چهار شنبه...!
دست نوشته های یخی
به نام نامی که جز نام او نامی نیست...
چهار شنبه...!

آقا امروز پاشدم از خواب صورتم رو شستم،مسواک هم زدم ! بعد رفتم صبحونه بخورم کک طبق معمول اصلا حسش نبود و ب اصرار مامی 2لقمه خوردم!

ساعت7 ک سرویسم میومد من از ساعت 6:15 تا ده دیقه ب 7 داشتم تو اتاقم مگس میپروندم!بلاخره لباسمو پوشیدم و رفتم تو حیاط یکم اونجا مگساشو پروندم تا ی دیقه مونده ب 7 رفتم دم در . این دختره سال اول ک خونش تقریبا بغل خونمونه ی جوریه!اصلا نمیشه باش مچ شد!ی کلمه هم هیچوقت باهم نمیحرفیم!یکم اونو تحمل کردم و خدارو شکر زیاد نبود!سرویسم اومد!دو دیقه تو سرویس هم مگسمو پروندم تا فرمهرو پریا و بقیه بره بکس بیان تو سرویس،فرمهر اومد و طبق معمول مثل خر پرید تو سرویس و وحشی بازی درآورد و پریا هم طبق معمول باادبانه ب همه سلام کرد...

رسیدیم مدرسه...!رفتم دیدم بقیه بچه های گله مون طبق معمول نشستن رو اون صندلی بغل پشت خونه تو حیاط! بهشون گفتم بچه های گرام ما ک کلا زنگای کلاسو میشینیم رو صندلی! دیه پایین حداقل قدم بزنیم! تموم شد !رفتم تو فازه قدم زدن !

این روژین خانم ما کلا همش کارای عجیب غریب میکنه!واسه همینه ک اصلا انقد دوسش دارم!مثلا امرو اومد دس گذاش رو شونم!

زنگ خورد و همه صف وایسادیم ،طبق روال این پرسنل خوشگلمون یکم فک زدن و "ورزش" کردیم!موقع ورزش هم ک من جای شمردن فقط میگفتم13 !بعد یهو دبیر آمادگی دفاعی مدرسه گف ک ساعت 11 جشن دارییییییییم! مث خـــــر ذوق کردیم و هی جیغ زدیم!

تا ساعت 11 ک جشن شروع بشه ی چند بار پارازیت ول کردم بره بکس خندیدن سر کلاس و معلمارو دس انداختیم! همچنین زگ تفریح اول ک رفتیم تو حیاط، اونقد بوفه شلوغ بود ک ترسیدمو برگشتم بالا!زنگ تفریح دومم ک نشستیم تو حیاط و مسخره بازی درآوردیم!...

بلاخره فرا رسید...!جشنو میگم!ما نرسیده دستامونو گرم  کردیم! منم 3تا دستبند پرسپولیس و ساعتمو درآ؛وردم چون انقد دس میزنیم ک میشکنه!

یکی از دوستام روژینو دوس داش ببینه،همه مث ندید پدیدا چشممون ب در حیاط بود ک ببینیم کی میاد،کلی راجع بش حرف زدیم ک یهو یکی صدا کرد "روژین"....مارو میبینیدهنامون نیم متر باز موند!آخه کلی راجع بش حرفیده بودیم و تازه پی برده بودیم ک پشت سرمونه!تازه ی هد هم زده بود ک خیلی خنده دار شده بود!!!

از همون اول انقد دس زدیم و جیغ زدیم ک هنو صدام گرفته! موقعی ک داشتن شکلات پخش میکردن انقدر وحشی بازی درآوردیم ک ناظممون صداش دراومد!بعد اعلام کردن ک توی این شکلاتا ک ی برگه هم توش بود ، هر کی برگه قرمز داره بگه ، چون واسه هرکی قرمز بود باس جایزه بگیره، ما هم ک از خدا خواسته سر دادیم: "قـــــــــــــــرمــــــــزتــــــــــــــــه" !

این برگه قرمزا 3تا بودش ک 2تاش بین دانش آموزا و یکیش بین دبیرا پخش شده بود ،  ک از قضا از دبیرا خانم اسکافی جـــــــــــووووووووون من نفس من عشق من عمر من .... برنده شد!وقتی هم ک اسمشو گفتن همه ما ب احترام گل بودنش از زمین بلند شدیم و دس زدیم و جیــــــــــــــــــــغ! همینطور سردادیم : "خانــــــــــــــــــــم اســـــــــــــــــــکافـــــــــــی"

انقد دس زده بودما ک هنوزم دستام قرمزه! بعدم ک از بین کسایی ک تاحالا نرفتن مشهد 3نفر رو قرعه کشی کردن ک ببرنشون مشهد... مثل اینکه اینا با ایمون زائد قرار داد بستن! ک همه کاراشون 3تاییه!

وقتی هم ک جشن تموم شد ما مانتومون خــــــــــــــاک!

آقا رفتیم سر کلاسمون! ده برقـــــــــص ! نیم ساعته تمام فقــــــــط زدیمو رقصیدیم تا اینکه فهمیدیم زنگ نماز خورده! مث خر پریدیم وضو گرفتیم رفتیم نماز! نماز خوندیمو اومدیم کلاس ، دبیر آمادگی دفاعیمون ی خانم واقعــــــــــــــــــــــا باحال بود و از خنده ترکیدیم !

و این بود امروز ک خیییییییییییییییییلی خوش گذشت ....!



نظرات شما عزیزان:

atena
ساعت7:25---24 آبان 1391
سلام عزیزم وب جالبی داره خیلی حال کردم. ممنون که بهم سرزدی

021
ساعت16:43---22 آبان 1391
ســـــــــــــــــــــــــــــ ــــــلام خوبی ؟ وبت خیلـــــــــــــــــــــــــــ ــی با مزس خیلی با نمکه جدی می گم دم خودتو پرسپولیس گـــــــــــــــــــــم

رضاخان
ساعت19:15---14 آبان 1391
عجب نمازی خوندین شماها
قبول حق
البته از اون گذشته
نرقصین می خواین چیکار کنین


پردیس
ساعت18:37---14 آبان 1391
سلام وبلاگ خوب و جالبی داری به منم سر بزن

مریم
ساعت19:27---2 آبان 1391
حاضرم ی روز تموم این زنه دبیرمون باشه ولی حتی ی ثانیه غیرانتفاعی(دبیر هندسه) سر کلاس نیاد

مریم
ساعت21:42---13 مهر 1391
سلام.وبت خوکشله!منم تو مدرسه ی شمام1تو رو هم میشناسم....دوستاتو نه چندان!!!اما روژین رو میشناسم(همونه که نمایش بازی میکنه؟؟؟؟)پارسال خیلی میدیدم با هم میگردین...امسال چی شد؟چرا بهش سلامم نمیکنی؟البته شاید هم حق داری چون به نظر من خییییلی خودشو میگیره!!!ببخشیدا!!!اما واقعیته!فکر میکنه خیلی ادمه!به هر حال...به جز این چند تا سوال دیگه هم داشتم...هدفت از پرسپولیسی بودن چیه؟؟؟؟؟و یه سوال دیگه...شما اینقده رقصیدین بهتون گیر ندادن؟نرگس 2 ها داشتن پانتومیم اجرا میکردن اومدن سرویسشون کردن!
پاسخ:جــــــــــــــان؟منو ک همه ی مدرسه میشناسن! روژین اصلا هم خودشو نمیگیره....خیلی هم دخمل گلیه.....فقط ب احترام اینکه تو مدرسه مایی تاییدش کردم وگرنه هرکی بود سرویسش میکردم!آخرین بارت باشه هااااااااااااا ن خب ما کارمون رو خوب بلدیم!یکیمون نگهبانی میده! هدفم اینه ک 6تا نخوردم،هدفم اینه ک تا حالا دسته3 نرفتم، هدفم اینه ک در عرض 10دیقه 3تا گل نخوردم بازم بگم؟؟؟!؟!؟!؟ خودتو معرفی کن خب !


ستاره
ساعت12:28---11 مهر 1391


ستاره
ساعت12:27---11 مهر 1391
سلوووووووووم ابجی


اومدم یه سری بهت بزنم


راستی تو وبم این وبتو هم لینکیدماپاسخ:دستت طلا نفسی
آجی خودمی دیگههههههههه

پاسخ:


ساعت20:23---8 مهر 1391
یکتا: خانوم خانوما حواسم تو مدرسه بهت هست!
+ ما هم خیلی وحشی بازی در اوردیم آخر یه دختر سال اولی اومد بهم شکلات داد
درضمن به این دوستات بگو دست از سر شوهرای من بردارن


ساعت17:05---8 مهر 1391
ستاره : سلووووووووووووم عزیزم
وبت عالیه ممنون خفر دادی


سارا
ساعت16:19---6 مهر 1391
fسلااااااااااااااااااااااااااا

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نوشته شده توسط زکـیـــــــــــــــــه چهار شنبه 5 مهر 1391برچسب:, (21:49) |